کد مطلب:41804
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:26
تورات چگونه داستان قضاوت معروف حضرت داود(ع) را كه از نظر اسلام يك آزمايش الهي بود، نقل كرده است و چه نكات مهمي در داستان منقول به وسيله تورات وجود دارد؟
تورات در كتاب دوم «اشموئيل» فصل يازده جملههاي 2 تا 27 داستاني نقل ميكند كه خلاصه آن داستان چنين ميشود كه
داود روزي به پشت بام قصر ميرود و چشمش به خانه مجاور ميافتد، زني را برهنه در حال شستشو ميبيند عشق او در دلش جاي ميگيرد، به هر وسيلهاي بود او را به خانه خود ميآورد، و او از داود باردار ميشود.
شوهر اين زن يكي از افسران برجسته لشكر داود، و مرد پاكطينت و باصفائي بود، داود او را (نعوذبالله) با توطئه ناجوانمردانهاي از طريق فرستادن او به منطقه خطرناكي در جنگ به قتل ميرساند، و همسر او را رسماً به ازدواج خود در ميآورد»!!
اكنون بقيه داستان را از زبان تورات كنوني بشنويد
در فصل 12 از همان كتاب دوم اشموئيل چنين آمده است «خداوند ناثان را (يكي از پيامبران بني اسرائيل و مشاور داود) نزد داود فرستاد، و گفت در شهري دو آدم بودند. يكي غني و ديگري فقير، غني گوسفند و گاو بسيار داشت، وفقير را جز يك بره كوچك نبود، مسافري نزد غني آمد او دريغ كرد كه از گوسفندان خود غذا براي ميهمان تهيه كند، بره مرد فقير را گرفت و كشت، اكنون چه بايد كرد؟!
داود سخت خشمگين شد و به ناثان گفت به خدا سوگند كسي كه اين كار را كرده مستحق قتل است!، او بايد چهار گوسفند به جاي يك گوسفند بدهد! اما ناثان به داود گفت آن مرد توئي!
داود متوجه كار نادرست خويش شد و توبه كرد، خداوند توبه او را پذيرفت، در عين حال بلاهاي سنگين بر سر داود آورد.
در اينجا تورات تعبيراتي دارد كه قلم از ذكر آن شرم دارد، لذا از آن صرف نظر ميكنيم
در اين قسمت از داستان تورات نكاتي به چشم ميخورد كه مخصوصاً قابل دقت است.
1 ـ كسي به عنوان دادخواهي نزد داود نيامد، بلكه يكي از پيامبران مشاور او داستاني را بر سبيل مثال براي پندو اندرز براي او ذكر كرد، سخن از دو برادر و تقاضاي يكي از ديگر در اينجا نيست، بلكه سخن از دو آدم غني و فقير است كه يكي گاوان و گوسفندان بسيار داشته، و ديگري فقط يك بره، ولي مرد غني بره مرد فقير را براي ميهمان خود كشته، تا اينجا نه سخن از بالا رفتن از ديوار محراب است، نه وحشت داود، و نه طرح دعوا ميان دو برادر و نه تقاضاي بخشش.
2 ـ داود آن مرد غني سمتگر را مستحق قتل دانست (براي يك گوسفند قتل چرا؟)
3 ـ بلافاصله حكمي بر ضد اين حكم صادر كرد و گفت بايد به عوض يك گوسفند، چهار گوسفند بدهد؟ (چرا؟).
4 ـ داود به گناه خود در مورد خيانت به همسر اوريا اعتراف كرد.
5 ـ خداوند او را عفو كرد (به اين سادگي چرا؟)
6 ـ خداوند مجازات عجيبي درباره داود قائل شد كه نقل ناكردنش بهتر است.
7 ـ و همين زن ـ با اين سوابق درخشان ـ مادر سليمان شد!
قصه هاي قرآن
حضرت آيت الله مكارم شيرازي
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.